ترمه خانوم خوشگل
دختر گلم،سلام
مامان جون دیروز باید می رفتیم به مراسم ختم مادر یکی از دوستای فریبا.منم لباسی که دایی بزرگم برات از ایتالیا اورده بود تنت کردم و تل و جوراب و کفش و خلاصه حسابی دلبر شده بودی عزیزم.البته کفشاتو که تو اژانس اینقدر پاهاتو بهم مالیدی در اوردی ولی خوب تل رو گذاشتی بمونه.اونجا هم که همه حسابی عاشقت شدن و قربون صدقه ات رفتن.
عزیزم مثل همیشه خوش اخلاق بودی و البته ایندفعه بغل بقیه هم رفتی یکم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی